کد خبر: ۹۷۴۰
۳۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

جمشید مجددی با مستندسازی بیشتر از داستان خو گرفته است

جمشید مجددی از مستندسازان قدیمی مشهدی است، برخی آثار او مانند «دست‌های خسته» و «مایا» در جشنواره‌های بین المللی اکران شده و رتبه‌های برتر را به دست آورده است.

وقتی در گوشه‌وکنار شهرمان راه می‌رویم، گاهی چیز‌هایی به چشممان می‌آید که برای لحظاتی هم که شده، دلمان را می‌برد و می‌گذارد قدم‌های سریعمان توی این کش‌آمدن ساعت‌ها بایستد و نگاهمان رنگ تازه‌ای بگیرد.

در این میان هستند تعدادی که روز‌های شلوغشان را با به‌تصویرکشیدن قدمت و زیبایی‌های شهر و آدم‌هایش خط‌خطی کنند تا ما از پشت قاب دوربین آنها از تماشای این تصاویر لذت ببریم. همیشه قرار نیست ما به‌دنبال سوژه‌هایی برای گفتگو باشیم، یا اینکه کسانی خودبه‌خود در مسیری از راه توی چشممان بیایند و آن‌قدر بزرگ شوند تا قلقلکمان بیاید و بخواهیم سرکی به گوشه‌وکنار زندگی‌اش بکشیم بلکه افرادی آن‌قدر جای پایشان در سطح این خاک، پررنگ شده که آدم‌های زیادی به‌واسطه آنها به جا و مکانی رسیده‌اند. جمشید مجددی، مستند‌ساز نام‌آشنای مشهدی هم یکی از این افراد است.

 

بیوگرافی

متولد ۱۳۴۵ تربت‌جام است. پدرش شغل آزاد داشته و مادرش هم خانه‌دار است و دوخواهر و برادر دارد. بعداز پایان جنگ به مشهد مهاجرت می‌کند و سال‌۷۲ در دانشگاه صدا‌وسیمای تهران در رشته کارگردانی تلویزیون پذیرفته می‌شود. سال‌۱۳۷۴ ازدواج می‌کند. هم‌اکنون پسر نوجوانی دارد و از ساکنان محله صیاد شیرازی است.   

 

شروع یک حرکت 

جمشید مجددی، چگونگی مأنوس‌شدنش با هنر را این‌گونه بازگو می‌کند: خودم را خیلی دیر پیدا کردم. علتش را می‌دانم ولی در چگونگی‌اش بی‌تقصیرم. شاید شرایط زندگی در آن سال‌ها بود که پر‌زورتر از نسل ما برایمان تصمیم می‌گرفت.

انقلاب، جنگ، اوضاع به‌هم‌ریخته اقتصادی در شرایط خانواده و تحصیل من هم اثر گذاشت؛ به‌طوری‌که دیپلم تجربی را بعداز رفتن به سربازی در سال‌های ۶۸-۶۹ یعنی حدود ۲۴‌سالگی گرفتم. آن‌وقت‌ها خطاطی و نقاشی تنها کاری که بود دوست داشتم و می‌توانستم در آن شهر کوچک مرزی انجام دهم.

می‌دانستم به خط و نقاشی علاقه‌مندم؛ به همین دلیل، مغازه‌ای دایر کردم و از همین راه درآمد خوبی هم به‌دست آوردم، اما این، راضی‌ام نمی‌کرد و مدتی بعد به استخدام استانداری درآمدم و در فرمانداری چناران،  مسئول روابط عمومی و رئیس دفتر فرماندار شدم.

خیلی زود همه‌چیز تکراری شد و ملال‌آور. با اینکه کارمند رسمی استانداری بودم، استعفا دادم و برای چندمین‌بار در کنکور شرکت کردم و مهندسی کشاورزی قبول شدم که به یک ترم هم نکشید و انصراف دادم. دوباره در کنکور شرکت کردم؛ این‌بار فقط برای هنر. می‌خواستم گرافیک یا نقاشی بخوانم ولی سر از دانشکده صدا‌وسیما درآوردم.      

 

جمشید مجدی از مستندسازان قدیمی مشهدی است

 

به دنبال امنیت شغلی!

هرچند علاقه‌مند است که رشته گرافیک و انیمیشن را ادامه دهد، به‌دلیل حذف این رشته در آن سال و تحولات روحی، جمشید مجددی، به‌اجبار کارگردانی تلویزیونی را انتخاب می‌کند؛ چراکه امنیت شغلی این کار، برایش ارزش داشته و به‌قول خودش می‌توانسته با آن نیم‌بند روی آینده‌اش حساب کند؛ پس همین سر نخ را می‌گیرد و ادامه می‌دهد.   

 

بازگشت به مشهد و «مهتاب»

سال‌های بازگشت به مشهد و آغاز فعالیت در تلویزیون خراسان که هم‌زمان با ازدواج و شروع زندگی مشترک بوده است، طعمی متفاوت برای جمشید مجددی دارد. بیشتر شدن مسئولیتش پس از ازدواج از طرفی و بی‌اعتمادی و سنگ‌اندازی تعدادی از مسئولان آن زمان از سوی دیگر راه را تا حدودی برای بلوغ استعداد‌های او دشوار می‌کند.

بالاخره مجتهدی، که آن زمان از مدیران باسابقه و دلسوز صداوسیمای مشهد بوده است، برابر سیل مخالفت‌ها مقاومت و ساخت مجموعه شبانه «مهتاب» را که شامل قصه‌گویی برای کودکان در ۹۰ قسمت ۱۵‌دقیقه‌ای است، به او واگذار می‌کند.  

مجددی دراین‌باره می‌گوید: اعتماد مجتهدی به من، همان جرقه‌ای بود که باعث شد هنر درونم شعله‌ور شود. مجموعه «مهتاب» در زمان خودش یک کار نو و جدید بود که خیلی هم مورداستقبال مردم قرار گرفت و حتی به توصیه لاریجانی، ریاست وقت سازمان صداوسیما به شبکه‌های سراسری ارسال شد.

ما آن روز‌ها سخت کار می‌کردیم و شاید اغراق نباشد اگر بگویم در دوران ساخت این مجموعه، همراه تیمم حتی یک شب هم کامل نخوابیدیم. ولی عجیب بود که بعداز موفقیت «مهتاب» و باوجود تصویب ادامه ساخت آن، افرادی مانع از ادامه کارشدند و نام این مجموعه در همان ۹۰ قسمت باقی ماند؛ اگرچه بعد‌ها قرار شد ادامه پیدا کند ولی این تجربه لذت‌بخش دوباره تکرار نشد.    

 

دست‌های خسته 

بعداز مجموعه «مهتاب» است که مجددی، دوباره به سمت مستند می‌رود و ساخت «دست‌های خسته» را شروع می‌کند. این مستند یک‌سال‌ونیم طول می‌کشد و اگرچه هزینه‌ای که او برای ساخت این فیلم صرف می‌کند، سه‌برابر آن چیزی است که تلویزیون به او داده، اما کار را رها نمی‌کند.

قصه دست‌های خسته مربوط به پیرمرد ۸۳‌ساله آجر‌تراشی است که با کار روی آجر، تندیس‌های ماندگاری از خود به‌جا می‌گذارد. این فیلم در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه اول جشنواره بین‌المللی religion  today ایتالیا می‌شود.   

 

ریشه کش‌دار 

باوجود پیشنهاد‌هایی که برای ماندن در خارج‌از کشور به مجددی می‌شود، ریشه‌های غنی این خاک نمی‌گذارد احساس و علاقه‌اش را با تکنولوژی و چهره شفاف زندگی در اروپا عوض کند.

او که حتی لحظه‌ای تردید برای این انتخاب نداشته است، در پاسخ سوال ما که می‌پرسیم هیچ‌گاه پشیمان شده از اینکه در غرب نمانده است، می‌گوید: این موضوع انکارناپذیر است که آنها هنوز هم خیلی چیز‌ها دارند که ما حتی تصورش را نمی‌کنیم.

رشد تکنولوژی در آنجا جذابیت زیادی برای من داشت، اما وقتی به آن شهر زیبا و مردمش نگاه می‌کردم، جایی برای ریشه‌دواندن نداشت. ما در آنجا بهترین کار را هم که ارائه دهیم، همچون پیچکی هستیم که دور درخت می‌پیچد و غریبگی‌مان همیشه تازه است.

دفتر کاری جمشید مجددی آن‌قدر جادار و پراست که شاید نتوان به تمام آنها اشاره کرد؛ پس به اجبار به گوشه‌ای از آن اشاره می‌کنیم.

مستند «دست‌های خسته» برنده جایزه اول جشنواره religion  today ایتالیا، برنده جایزه اول متن و نویسندگی مقدونیه ۲۰۰۲، برنده جایزه اول کارگردانی و جایزه ویژه هیئت داوران دومین جشنواره آثار دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشکده صدا‌وسیما ۱۳۸۰، برنده جایزه بهترین نورپردازی جشنواره مراکز استان‌ها... حضور در بخش مسابقات بین‌المللی اسکندری مصر، کوبابای ترکیه و بین‌المللی رشد.

«مستند پهلوان آندریاس» برنده جایزه بخش مستند دومین جشنواره فیلم‌های ورزشی و تلویزیونی تهران ۱۳۸۱،  حضور در بخش مسابقه جشنواره‌های ورزشی FICIT ایتالیا و حضور در بخش مسابقه جشنواره رشد و جشنواره مسابقات مراکز صداوسیما.

«مستند آقای شورای شهر» کاندیدای دریافت جایزه از جشنواره بین‌المللی CINEWEST استرالیا و حضور در بخش مسابقه جشنواره بین‌المللی جشنواره کودک و نوجوان اصفهان. 

«مستند پیوند‌» برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره رویش و برنده جایزه ویژه منتقدان از همین جشنواره،  برنده جایزه اول بخش مستند جشنواره‌های فیلم‌های تلویزیونی کشور‌های اسلامی در اصفهان،  جایزه اول فیلم‌های خاص و عنوان بهترین فیلم جشنواره، حضور در بخش مسابقه مستند ایران و جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، جایزه ویژه از جشنواره تولیدات مراکز، جایزه اول نمازکشور و کاندیدا و حضور در بخش مسابقه religion  today

«مستند وامانده‌» حضور در بخش مسابقه بیست‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فجر و حضور در بخش مسابقه جشنواره کیش و تولیدات مراکز صدا‌وسیما. 

«مستند باچوخه» برنده اول جشنواره‌های فیلم‌های لهستان ۲۰۰۶ و برنده دیپلم افتخار از جشنواره بین‌المللی فیلم‌های ورزشی FICIT، پذیرفته شده در جشنواره معتبر IDFA  هلند.

«مستند در کویر»، «خداحافظ اسکار»، «موریس»، «نماهنگ سرو خرامان» و داستانی «عکس یادگاری» هم برنده جشنواره‌های مختلفی شده اند.«سرزمین من»، «دیدار آشنا»، «یاد‌ها و خاطره‌ها»، «طیف سفید» و «شب‌های خراسان»، «شهر ما مشکلات اجتماعی»، «لحظه ویژه جوانان»، «زنگ تفریح وآفتاب و مهتاب» و «از ماست این دیار آن روزها» هم از دیگر ساخته‌های دیگر جمشید مجددی است.  

    

جمشید مجدی از مستندسازان قدیمی مشهدی است

 

لوکیشن موفقیت 

مجددی دلیل توجه و دیده‌شدن کارهایش را این‌گونه بیان می‏‌کند: شاید تنها علت آن این باشد که گاهی چیز‌هایی را در جا‌هایی می‌بینم که دیگران نمی‌بینند. در اصل، من کارهایم را باکمک همان اتفاقات کوچک و پیش‌پاافتاده ساخته‌ام. از نظر من هنرمند باید نگاهی وسیع به جزئیات پیرامونش داشته باشد.

گاهي چیزهایی را می‌بینم‌ كه ديگران نمي‌بينند، من كارهايم را باکمک همان اتفاقات کوچک و پیش‌پاافتاده ساخته‌ام

یکی از تفریحات زندگی شخصی من، دیدن آدم‌هاست و بهترین جا برای آن مکان‌های عمومی است. یادم نمی‌آید هیچ‌گاه برای سفر به مکان‌های عمومی مثل راه‌آهن یا ترمینال یا فرودگاه دیر رفته و این فرصت را از دست داده باشم. خیلی وقت‌ها دوست دارم پیاده‌روی کنم و صدای پنهان آنچه را دوروبرم می‌گذرد، از نزدیک بشنوم.   

 

جای خالی اثر داستانی

جمشید مجددی درباره اینکه چرا هیچ‌گاه کار داستانی انجام نداده است، می‌گوید‌: دلایل گوناگونی دارد؛ شاید یکی از دلایلش این باشد که من هنوز نخواسته‌ام وارد دنیای شخصی خودم شوم و از برقراری ارتباط مستقیم با زندگی آدم‌های دیگر راضی‌تر بوده‌ام. شاید هم بد نباشد اشاره‌ای به این موضوع کنم که هنوز فیلم‌نامه‌ای را که بتوانم آن را تایید کنم، پیدا نکرده‌ام.    

 

وسواس و وقت‌شناسی 

از عادت‌های کاری مجددی که شاید خیلی‌ها از آن باخبر باشند، وسواس و دقت او در کار و البته وقت‌شناسی، آرامش، همفکری و بهره‌گیری از نظر دیگران است.   

 

سکوت اجباری

متاسفانه مشکلاتی که شاید حتی بیان آنها دور از مرام اصلی هنر باشد، خیلی زودتر از بازنشستگی باعث می‌شود مجددی از محیط رسمی کار بیرون آید. او در حال حاضر به‌صورت شخصی کار‌هایی را تولید کرده است که بسیاری از آنها شاید هیچ‌وقت پخش نشود و خیلی‌ها که در انتظار تماشای این کار‌های پرمایه مستند هستند، همچنان باید منتظر بمانند.

ما و تمام علاقه‌مندان به هنر امیدواریم به‌زودی موانع رفع شود و نام و کار‌های این پیش‌کسوت مشهدی الگویی باشد برای به‌تصویرکشیدن زیبایی‌های این شهر.

 

* این گزارش چهارشنبه، ۳۰ شهریور ۹۲ در شماره ۷۰ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44